خلاصه داستان: ما رفیق بازیم، پای حق وایمیستیم، بزنن میزنیم، بکشن میکشیم، ما هفتا تا تهش میریم ولی نمیبخشیم، تهش هرچی که باشه بازم هستیم، بازم هفتیم…
خلاصه داستان: در فیلم مغز استخوان، پس از آنکه بهار در مییابد که هیچ راهی برای درمان تنها پسرش پیام جز استفاده از بانک خون بند ناف وجود ندارد، علیرغم میل باطنی همسر فعلیاش حسین، ناچار به پا گذاشتن در مسیر انتخابی سخت میشود و…
خلاصه داستان: دکتر کاوه نریمان در زمان رانندگی با یک موتورسیکلت که خانواده ای سوار آن بوده تصادف میکند. فردای آن روز او در محل کارش در پزشکی قانونی با جسدی روبهرو میشود که او را میشناخته اما از روبه رو شدن با خانواده متوفی خودداری میکند…
خلاصه داستان: بنا به اتفاقاتی فرخ از اداره پلیس اخراج می شود و مجبور است با مشکلاتی همانند جهیزیه خواهرش و مهریه زنش دست و پنجه نرم کند. در همین کشمکش های زندگی دوستش بهمن ، که قبلاً همکارش بوده و فردی پول دار است دخترش ربوده می شود...
خلاصه داستان: زندگی به من آموخت که هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست! این فیلم داستانی جنایی و پیچیده از زندگی یک خواننده را به تصویر میکشد. بسیاری از منتقدان معتقدند که داستان این فیلم بسیار شبیه روایت قتل همسر ناصر محمدخانی و اعدام زن صیغهای او، شهلا جاهد است و ..
خلاصه داستان: نسرین که نمی تواند بخاطر دختر شش ساله اش طلاق بگیرد، زندگی اش را جمع کرده، بی اطلاع شوهرش به گوشه ایی از شهر پناه می برد و در مهدکودک بیمارستانی مشغول به کار می شود او مجبور است دخترش را در خانه تنها بگذارد، اما شوهرش آنها را پیدا می کند…
خلاصه داستان: رعنا و عماد زن و شوهری جوان هستند که در حال اجرای تئاتری بر اساس نمایشنامه مرگ فروشنده نوشته آرتور میلر میباشند. آنها به علت نشست زمین مجبور میشوند خانه خود را ترک کنند و به اصرار یکی از دوستانشان بنام بابک به خانهای اسباب کشی میکنند که قبلاً زنی بدنام بنام آهو در آن ساکن بوده است…